Friday, June 09, 2006


ايا رسانه ها و پليس كانادانا آگاهانه اسلام ستيزي را دامن مي زنند؟
نگاهي به دستگير ي 17 مظنون عمليات ترور در تورنتو


سعيد سلطانپور
ssultanpour@yahoo.com




كانادا و تورنتو مركز توجه همه خبر گزاري ها و مطبوعات بود كه خبر از دستگيري 17 نفرمسلمان كانادائي و مهاجر به اتهام طرح انفجار مراكزي در انتاريو دادند مردم عادي كه شوك زده شده اند و برا ي دومين بار بعد از سپتامبر 11 مي پرسند چرا ؟ وانگشتهاي بسياري به سوي مسلمانان نشانه رفته است چگونه يك مسلمان كانادائي حاضر ميشود كه هموطنان خودش را منفجر كند. وكيل يك متهم اتهامات دادستان مبني بر سر بريدن نخست وزير را توسط گروه در بيرون دادگاه قرائت كرد.
براي مسلمانان كه بطور سيستماتيك با برخودهاي خط دار جريانات دست راستي كه بنوعي د رخط نو محافظه كاران آمريكا ميباشند اين خبر تازه اي نبود . همين هفته گذشه بود كه پليس انگلستان در بزرگترين عمليات ضد ترور با شركت 250 پليس 2 جوان مسلمان انگليسي را در ارتباط با مواد شيميائي دستگير كرد كه يكي از انان هم بر اثر تيراندازي مجروح شد. امروز سي.بي.سي. كانادا اعلام كرد كه پليس بالاترين ماده شيميائي كه بدست آورده است قرص آسپرين بوده است و اطلاعات غلط منجر به دستگير ي آنها شده است. باهم به ريشه هايي اين پديده ترور و نحوه مقابله با آن و نيز اهداف سازمان امنيت و پليس كانادا مي پردازيم.


بحران هويت مهاجران

همه مهاجران د رمحل سكونت جديد خود دچار مشكلات تطابقي جدي هستند
نسل هاي اول مهاجرين كه عمدتا مهاجران اقتصادي هستند و در لايه هاي زيرين جامعه قرار دارندو از كشورهاي ديكتاتورزده كه ابراز عقيده در ان هزينه هاي سنگيني دارد بالطبع سعي ميكنند تا حد امكان د رحوزه سياست دخالت نكنند و بنابر اين از انتقاد ويا مطالبات خود خودداري مي كنند.و بالطبع در حاشيه قرا رميگيرند. دراين راستا مسلمانان در غرب مشكلات روحي عديده اي بر مهاجران غير مسلمان دارند. مثلا هر چند شباهت هاي ظاهري بين بين يك مهاجر هندو ( سيك )‌ با توربان ( عمامه )‌وريش بلند با شمشير كوچك در كمربندشان كه حتي شامل كودكان آنها هم ميشود با يك مسلمان با ريش و عرق چين اهل سنت وجوددارد ولي هيچ رسانه اي بر روي سيك ها تمركز نمي كند. . هر چند حداقل چند نفر از افراطيون سيك هواپيماي هندي را با سيصد و اندي كانادائي بيگناه در آسمان منفجر كرد اند . انها هم چنيين سردبيرسيك يك روزنامه محلي در ونكور را كه بر خلاف سنت گراها مي نوشت ترور كردند و هر سال بر اثر اختلاف بين سنت گراها و نو گراها بر سر صندلي گذاتشن و يا نگذاشتن پليس ونكور به محل اعزام ميشود ؟
آيا كسي از رسانه هاي عمومي اصلي از همه هندو ها خواستند كه موضع گيري كنند.؟
آيا زماني كه اسرائيل با هليكوپتر به هدفهاي خود د رخيابانهاي سرزمينهاي اشغالي حمله ميكند و افرادنظامي را مورد تهاجم قرار مي دهد و در نتيجه آن افراد غير نظامي منجمله كودكان را ميكشد كسي از يهوديان كانادا مي خواهد كه موضع گيري كنند پس چراحملات انتحاري فلسطيني ها عليه اسرائيلي ها انجام ميگيرد همه از مسلمانان كانادا ميخواهند كه موضع بگيرند ؟ هر چند بسياري از مسلمانان كانادا هر نوع عمليات عليه انسان هاي غير نظامي را بر اساس تعاليم اسلامي مردودميشمارند ؟ از انجا كه قران ميگويد “ اگر كسي از شما يك انسان بيگناهي را به قتل برساند مانند ان است كه يك نسلي را به قتل رسانده است. “ بقره
آيا اين مسلمانان نيستند كه هدف خشونت هاي بعد از 9/11 در آمريكا و كانادا نبودند پس چرا مسلمانان كه خود قرباني هستند پاسخ بدهند ؟


اسلام ستيزي رسانه هاي جمعي د ركانادا؟

هر چند خوشبختانه در كانادا حقوق اقليهتاي قومي و مذهبي منجمله مسلمانان به رسميت شناخته شده است ولي اين قانون نتوانسته است انان را ازتحقير شدن سيستماتيك اسلام ستيزي در رسانه هاي انگليس زيان در امان بدارد. جهت گير ي غير دوستانه و بعضا خصمانه بسياري از رسانه ها آنان را در موضع تدافعي برا ي حفظ هويت خود وامي دارد. مانند نشنال پست در چاپ مطلب سراسر بي اساس ان در مورد يهوديان درايران در صفحه اول آن و استناد نخست وزير كانادا به اين مطلب و نمونه هاي ديگر كه از حوصله اين مطلب خارج است

د رهمين جريان اخير ما شاهد مصاحبه سي.بي.سي و ديگر تلويزوينها با انواع متخصيين امنيتي ريز و درشت بويژه ا زامريكاهستيم كه خط دار عليه مسلمانان تبليغ مي كنند د رحاليكه تحليل ها و نظريات آنان حداقل در مورد خاورميانه با شكست روبرو شده است و اعتباري ندارد.

بعيد است كه نظرات مسلمانا ن بطور عام و مسلمانان مترقي در رسانه هاي جمعي كانادا و آمريكا شنيده شود. زيراانها را زيركانه بايكوت كرده اند.اين در حالي است كه چهره هاي مسلمان طرفدار آمريكا مانند خانم ايان هريس علي كه بخاطر دروغ گقتن برا ي پناهندگي اش از شهروندي هلند و نمايندگي مجلس خلع شد به سرعت يك شغل در موسسه مطالعاتي وابسته به نو محافظه كاران در واشنگتن بدست مي آورد در خبر ها هست. .
نمونه ديگر خانم ارشاد منجي است كه تنها از اسلام انتقاد ميكند . مطالبش در تمامي رسانه و مطبوعات موجود است . در حاليكه وضعيت زنان مسلمان د رمقايسه با زنان يهودي در اسرائيل در مورد قانون طلاق ستمگرانه تر است . بدون اجازه مرد هيچگاه امكان طلاق گرفتن زن يهودي وجودندارد . البته چند سالي است كه د ركانادا زنان يهودي حق طلاق را بدست آورده اند . در شيلي كاتوليك مذهب تنها سه سال است كه زنان اجازه طلاق گرفتن يافته اند . ستم به زنان در مذاهب ديگر مانند هندو ها هم لاز م به ذكراست.

نبايد از جريانات ماركسيست خشونت طلب كه سخنراني ها را به آشوب ميكشانند به مناسبت هاي مختلف برروي آنتن خبر گزاري ها هستند يادي نكرده باشم . كه اتفاقا سهم زيادي در جريان ضد اسلامي هم خط با نو محافظه كاران هستند . آنها در جريان دادگاه شريعه خودشان را پشت حقوق بشر مخفي كردند . اخير ا تلاششان براي برهم زدن سخنراني آقاي اشكوري روحاني خلع لباس شده نو گرا د رسوئد د رهفته گذشته شكست خورد.

البته من نمي خواهم با مقايسه ستمهائي كه به زنان د ر يك دين وارد ميشود از قوانين عقب افتاده فقه سنتي اسلامي دفاع كرده باشم. بلكه منظور من روشن شدن دستهاي پنهان پشت خط ضديت با اسلام هست .
زيرا اين جريانات متاسفانه اسلام را نقد نميكنند بلكه با ان ضديت ميكنند. اگراين افراد و جريانات با همه اديان مخالفت ميكردند جاي هيچ انتقادي به انان نبود .زيرا در عمل آگاهي نمي دهند بلكه ضديت ايجاد ميكنند. آنان آب به آسياب خشونت گرايان و انجصار طلبان مي ريزند.




محكوميت خشونت در اسلام

اتفاقا خشونت مستتر درجزم انديش ديني بزگترين ضربه و تهديد براي اسلام و مسلمانان نو گرا و حتي مسلمانان سنتي است . در صدر اسلام جريان خوارج نمونه آشكار اين جريان هست كه ‌طرفداران علي را كه خليفه بود به قتل ميرساندند. بنابر اين اين جريان ريشه تاريخي دارد.
در صد سال اخير مسلمانان نو گرا خود اولين قربانيان فيزيكي اين جريان هستند. از سيد جمال تا دكتر شريعتي و مهندس بازرگان وكتر سامي و مجاهدين خلق اوليه و جريان ملي مذهبي ها مروجين اسلام انسان گرايانه هستند كه در برابرشان مي توان از شيخ فضل الله نوري ، فدائيان اسلام ، لاجوردي و جريان هيئت موتلفه ،‌جريان مصباح يزدي و انصار حزب الله ايران نام برد. .
طالبان و القاعده و بن لادن كه د رافغانستان به ترور احمد شاه مسعود دست مي زند. د رعراق آيت الله سيستاني سياست عدم خشونت ، رفتار متوازن و حفظ وحدت ملي را پيش گرفته است و تا كنون عراق را از جنگ داخلي حفظ كرده است و بر خلاف وي زرقاوي “ وهابي “ در عراق كه به كشتار مردم عادي دست ميزند و خون انانرا حلال مي داند. هيچ مسلماني نمي تواند كس ديگري را تحت هيچ عنواني به قتل برساند.
جهاد يك ابزار دفاعي است كه در صورت حمله به يك كشور مشروعيت پيدا ميكند.
متاسفانه رويه انحرافي در مبازه براي بدست آوردن هويت در كشورهاي مسلمان از تسلطي كه خارجيها بر ان دارند شكل گرفته است.

از انجا كه مسلمانان نو گرا و ميانه رو در مطبوعات و رسانه هاي گروهي كشور محل مهاجرت مانند كانادا صدائي ندارند نيروهاي جوان پر انرژي و صادق براي رسيدن به عدالت اجتماعي تحت تاثير برداشت هاي خشونت آميز از اسلام و يا برداشتهاي سطحي ماند جريان وهابيون در عربستان و طالبان د رافغانستان قرا رمي گيرند . به عنوان مثال سطحي گرايان غير مسلمانان مانند مسيحيان را “ كافر “ ميدانند در حالي كه بر اساس قرآن “ كفر“ يعني پوشاندن حقيقت . سطحي نگري ديني زمينه ساز تعصب هاي كور ،‌كينه و نفرت ورزي و تحمل ناپذيري است .
براي هريك از شما ( يهوديان ،‌مسيجيان و مسلمانان ) راه و رسمي قرار داديم . اگر خدا مي خواست شما را امت واحدي ميساخت و.لي خدا مي خواهد شما را در آنچه كه به شما داده است امتحان كند ، بنابر اين در كارهاي خير باهم رقابت كنيد 48 -سوره مائده




راه كارهاي برخورد ريشه اي با خشونت طلبي

همه مسلمانان در همه جاي دنيا بويژه د ركانادا بايستي هر گونه قرائت خشونت گرايانه از اسلام را محكوم كنند نه اينكه خود را تبرئه كنند بلكه سكوت آنان راه را براي جريانات انحرافي خشونت گرا و انحصار طلب باز ميكند. هرچند اين نوع قرائت (‌خشونت طلب ) در ساير اديان مانند بودائيان و مكاتب مانند ماركسيسم از استالين تا خمر سرخ گرفته تا جرياني كه مجيد شريف را اعدام كرد و جودداشته است و تنها منحصر به اسلام نيست.

اي محمد ) بگو راه من اين است . من مردم را با بصيرت و بينائي و بينش به راه خدا دعوت ميكنم و پيروان من هم همين همين گونه . 108 -يوسف
.
د ر جريان كاريكاتورهاي حضرت محمد يكي از جريانات چپ كانادائي كه ا ز منافع مسلمانان دفاع ميكند 1 در اطلاعيه اي كه به امضاي بعضي از روشنفكران ايراني و كانادائي هم رسيده بود تنها با استناد به يك پلاكارد ،‌همه شركت كنندگان را طرفداران بنياد گرائي و خشونت گرا قلمداد كرده بودند. در حاليكه د رهمان مراحل اوليه رسما از انها خواستيم كه حركتي د راعتراض به دوگانگي نقش مطبوعات د رغرب در مورد آزادي بيان داشته باشيم كه اعتنائي نكردند . وقتي جريانات راست به خيابان آمدند وبسياري از مسلمانان با گرايشهاي مختلف ونيز طرفداران آزادي بيان را به خيابان آوردند و تريبون را در دست گرفتند اين دوستان بجاي انتقاد از خودشان با صدور اطلاعيه اي معترض به خود سانسوري نويسندگان د ركانادا شدند.

2. دولت ورسانه ها ي كانادائي بايستي نه تنها صداهاي نو گرا و ميانه رو را تقويت كند بلكه رسما از رسانه ها بخواهند كه جنگ تبليغاتي عليه مسلمانان را پايان دهند و به مسامانان اجازه بيان انديشه هاو نظارتشان را بدهند.



جريانات نو گرا و يا ميانه رو كه اكثريت جمعيت600 هزار نفري مسلمانان كانادا كه 1.9 جمعيت 32.8 ميليوني كانادا را تشكيل مي دهند از كمترين امكانان براي تجمع و اشاعه نظرات و نقد بر خوردار نيستند . تجارب گرانقيمت عيني نو گرايا ن ديني ايراني كه معتقدند قرائت انان از اسلام نزديك تر به قرائتي از اسلام است كه منطبق بر فطرت انساني و برابري انسانها صرفنظر از جنسيت و نژاد و رنگ و مذهب مي باشد آنها مي توانند تجارب مفيدي براي ديگر مسلمانان خاورميانه و جهان باشند ولي ا ز انجا كه اين جريانات به آمريكا و سياستهاي خارجي ان در مورد سلطه جوئي انتقادات اساسي دارند لذا سعي ميشود صداي آنان شنيده نشود.



3 .اينكه آمريكا دشمني با اسلام را جليگزين كمونيسم كرده است و حمايت اين كشور از ديكتاتورهاي مسلمان مانند ژنرال مشرف و ملك فهد كه اتفاقا بيشترين حمايت را در ايجاد طالبان وبن لادن بر عليه شوروي كردند بر هيچ كسي پوشيده نيست.
حمايت همه جانبه آمريكا از دولت تيعيض گراي اسرائيل و عدم حل مسئله فلسطين و نيز اشغال عراق توسط نو محافظه كاران آمريكا و نيز حمله به افغانستان به بهانه مبارزه با تروريسم و دو گانگي غرب در مورد كشورهاي مسلمان سبب ميشود كه بعضي از مسلمانان ‌هويت خودشان را در نفي همه ارزشهاي غرب بيبيند زيرا احساس مي كنند كه هويت آنان به عنوان مسلمان توسط استعمارگران در طول ساليان دراز زير پا گذ اشته شده است.
بنابر اين نميتوان نقش آمريكا را در رشد فرهنگ خشونت ناديده گرفت.
تا آمريكادر سياست خارجي خود تجديد نظر نكند اين موضوعات حل ناشده باقي خواهد ماند.

نقش دولت كانادا و پليس در اعتماد سازي مسلمانان

شكي نيست كه عده اي مسلمان قصد داشته اند كه به اقداماتي دست بزنند كه به جان انسان هاي ديگر آسيب برساند و پليس توانسته با هشياري اين توطئه را كه ميتوانست فاجعه انساني بدنبال داشته باشد خنثي كند ولي سوالات اساسي وجود دارد كه بايستي به انها پاسخ داده شود تا ابهامات روشن شود .

براي كساني كه در مبارزات سياسي و چريكي بوده اند مي دانند چقدر اين جريان تا چه مقدار ناشيانه و ابتدائي عمل كرده است. جرياني كه نتوانسته اسلحه تهيه كند د رحاليكه به گفته مطبوعات و پليس ،‌اسلحه به راحتي در مدارس تورنتو هم قابل خريد و فروش است در تناقض آشكا ر با گروگانگيري نخست وزير و سر بريدن وي است طرح تصرف راديو و تلويزيون ، سازمان امنيت كانادا و مجلس كانادا بطور همزمان يك توهم سينمائي است.
بنا بر گزارشات موجود ، اكثر همسايه ها از عمليات تعقيب و مراقبت اين افراد كه سن يكي ازانا ن15 ساله هست آگاه بودهاند و پليس به انان گفته بوده تا سكوت كنند.

بنابر شواهد موجود پليس از 2 سال پيش مي دانسته كه چنين جرياني وجود دارد . 2 سال براي اجراي عمليات تروريستي و يا دستگير كردن انان زمان كمي نيست . زيرا پليس تمامي توانائي گروه را شناسائي كرده بود بنابر اين پليس و دستگاه قضائي بايستي تمامي مراحل را به روشني براي مردم مشخص كند.
از چه زماني انها تحت نظر قرار داشته اند؟
. آيا پليس براي بدست آوردن اعتراف دادگاه پسند ، اين جوانان را كه بسيار بي تجربه بوده اند تشويق كرده و خط داده است ؟
آيا پليس هيچ تلاشي كرده است تا جوانان را از دامي كه در ان افتاه بودند آگاه كند و يا اجازه داده اند كه انان به اين مسير اشتباه خود ادامه بدهند ؟.

هم چنين فروش موادشيميائي توسط عامل پليس به فرد گروه مزبور نيز جاي سوال دارد آيا پليس به جدائي طلبان افراطي كبك هم چنين كار ي را ميكند و يا جريانات تبهكار و يا تنها د رمورد مسلمانان اينكار را انجام داده است.؟ ‌


با توجه به نقش آر.سي. ام.پي در پرونده ماهر احرارا كه به سوريه براي شكنجه فرستاده شد و نيز وجود 4 مسلمان متمهم به تروركه بعضا 5 سال است كه در سلولهاي انفرادي سيماني بدون حق پوشيدن جوراب زنداني هستند در حاليكه قانونا بايستي متهم و محاكمه شوند ولي دلايل بازداشت با استناد به محرمانه بودن آن به وكلاي مدافع هم داده نمي شود و نيز سخنان خانم رايس كه در روز دوشنبه گفت رابطه بسيا ر نزديكي در مورد تبادل اطلاعات بين آمريكا و كانادا هست و از تلاش پليس كانادا در دستگير ي اين افراد تشكر كرد. نمي توان انتشار خبر دستگيري در سطح وسيع را بدون پشت پرده سياسي دانست زيرا
سازمانهاي امنيتي در دنيا با توجه به كنترل كاملشان بر سوژههاي مورد تعيقب و مراقبت تصمي ميگيرند كه با بزرگ سازي و يا اعلام دستگير در زمان بخصوصي اهداف بخصوص سياسي و امنيتي را پيش ببرند.

1. امسال پنجمين سال تصويب قانون ضد ترور در سال 2001 است و بايستي توسط مجلس مورد بازنگري قرار بگيرد . نداشتن تروريست مي تواند اعتراضات مردمي رادر مورد عدم تمديد اين قانون بدنبال داشته باشد.
2.استاك دي ول وزير امنيت گفت كه بزگترين خطر ما “‌اينتر نت “ است و ما بيشترين بودجه را براي كنترل آن تخصيص داده ايم.
3. سياست ترساند ن مردم مانند سياست بوش د رقبل از حمله به عراق كه بسياري ازمردم آمريكا را موافق با حمله نظامي كرد.
برژينكسي مي گويد احتمال وقوع حملاتي مانند 9/11 وجود دارد تفيسر حرف وي اين است كه حادثه9 /11 به بوش اجازه عمليات نظامي را داد. يعني اگر لازم باشد امنيتي ها چشمشان را برروي گروههاي فعال تروريستي مي بندند تا عمليات ضد انساني را انجام بدهند و در نتيجه دست آمريكا براي فريب افكار عمومي آمريكا براي عمليات نظامي

با توجه به ابهامات در پرونده ، اگر دادگاه با روشني و بطور باز و بي طرفي اين مسئله را پيگيري نكند ما در ايند ه شاهد محدوديتهاي بيشتر آزادي هاي فردي ،‌تشديد فرهنگ نفرت و نيز خشونت بيشتر عليه مسلمانان خواهيم بود كه منجر به منزوي شدن مسلمانان و شقه شدن جامعه خواهد شد . اين انزوا امكان رشد خشونت گرايان و انحصار طلبان را بدنيال خواهد داشت و خطريك ترورواقعي را جدي تر ميكند.

مطلع كردن مردم از جزئيات كامل پرونده متهمان تنها راه جلب اعتماد مردم بخصوص مسلمانان خواهد بود . شفاف بودن پرونده آبي خواهد بود بر بر روي آتش خشونت . هر گونه محدوديت د رشفاف سازي ا روغني خواهد بود بر روي آتش كه جو بي اعتمادي را تشديد خواهد كرد. آتشي كه دامن همه را صرفنظر از عقيده و مذهب كم و بيش فرا خواهد گرفت.
پايان سخن

خشونت را بايستي بطور ريشه اي با بررسي ريشه ها ي ان از طريق مشاركت ملي خشكاند.
با خشونت نه ميتوان تفكري را متوقف كرد و نه آن را به پيش برد . تنهاد رجريان بر خورد و نقد هرجريان فكري است كه آن جريان تصحيح و صيقل مي شود.

د ردموكراسي هر راي سخن مي گويد نعمت آزادي را قدر بدانيم و از آزادي بيان و عقيده با تمام قوا دفاع كنيم .
مسلمانان منجمله ايرانيان مسلمان بايد نقش فعال تر ي در جامعه ايراني و جامعه چند مليتي كاناداايفا كنند و گفتگوي بيشتري را با ديگر جوامع داشته باشد تا هم آگاهي بيشتري از طرز تفكر آنان در مورد اسلام به ديگران بمنتقل شود و هم مسلمانان با ديدگاهاي غير مسلمانان درمسائل مختلف آشنا شوند.
اي محمد ، مردم را با حكمت و پند و اندرز نيكو به پروردگارت دعوت كن و بابهترين روش با آنها گفتگو كن 125 -نحل


تورنتو 6 ژوئن 2006 برابر با 16 خرداد 85

www.kanoun-e-bayan.blogspot.com

1.Muslim Canadian Congress







0 Comments:

Post a Comment

<< Home