تفاوت های رفسنجانی و علی دائی
تفاوت های رفسنجانی و علی دائی
سعید سلطانپور
محمد قوچانی در مطلبی تشابهات رفسنجانی و دائی را نوشته بود و خواستار ان شده بود که رفسنجانی هم از پیروی کرده و باسیاست اجرائی خداحافظی کند و به نقش مربی گری ( سیاست ) رو بیاورد وی
. قوچانی چند نکته را فراموش کرده بود
1. علی دائی جزء اولین بازیکنانی بود که به آلمان برای بازی در بوندسلیگا رفت و راه رابرای بقیه بازیکنان ایرانی باز کرد وبدین ترتیب تحولی مثبت در فوتبال حرفه ای ایران پدید اوردو نوعی گفتگوی ورزشی را بین ملت ایران و آلمان تعمیق بخشید.
ولی رفسنجانی اولین رئیس جمهوری بود که ادم کش حرفه ای برای ترور به آلمان فرستاد و تحولی منفی در روابط با آلمان و اروپا بوجود اورد ( رستوران میکو نوس ) . و نوعی گفتگوی سازمان های امنیتی را تعمیق بخشید.
2. علی دائی با زدن دهها گل به تیم های حر یف غیر ایرانی باعث شادی ایرانیان وخیزش انان از جایشان شد و در کل مطرح شدن مثبت ایران شد
ولی رفسنجانی با دستورزدن صدها گلوله به ایرانیان مخالف باعث داغدار شدن خانواده ها و شکاف بین جامعه و سکوت انان شد و در نهایت نام ایران به طور منفی در جهان مطرح شد.
3.. علی دائی بنا بر گزارشات مختلف مورد تائید خامنه ای بود و به این دلیل از کاپیتانی تیم کنار ه گیر ی نمی کرد علیرغم اینکه ورزش دوستان خواستار خداحافظی وی بودند.
و لی رفسنجانی سالهاست که چنان حمایتی را نداردودوره قبل ریاست جمهوری هم خیلی اشکارجناح خامنه ای وی را از رسیدن به ریاست جمهوری با علم به دافعه وی در بین مردم در مقابل احمدی نژاد حذف کردند. وی هرچند محبور شد موفتا کوتاه بیاید ولی اخیرا دوباره در سیاست خارجی فعال شده است و از طرف اصلاح طلبان وابسته به عنوان ناجی ایران معرفی میشود.
4. علی دائی بنز دارد ولی بدون محافظ تردد می کند .
رفسنجانی اسکورتش حداقل 3 تا بنز ضد گلوله دارد و با دهها محافظ تردد می کند. علی دائی هزینه ای برای مردم ایران ندارد رفسنجانی سالانه میلیونها دلار هزینه وی از بودجه عمومی می شود.
ودرپایان علی دائی نباید به تاریخ و مردم ایران پاسخ بدهد زیرا مخالفانش را به زندان نینداخته است
ولی رفسنجانی بدلیل نقش موثرش در سرکوب دگر اندیشان در سال 60 ؛ ادامه جنگ که به نابودی منابع مادی و انسانی ایران و عراق انجامید ؛ نقش وی در قتل عام زندانیان سیاسی در سال 67 و ترویج خشونت و جنگ طلبی بایستی به تاریخ و مردم ایران پاسخ بدهد.یکی از دلایلی که رفسنجانی به شدت خواهان نزدیکی به آمریکا در دهه 70 بود افزایش سرمایه های نقدینه منسوب به خانواده وی نیاز به سرمایه گذاری در بازازهای بورس جهانی داردو تا حل نشدن اختلاف با امریکا رفسنجانی امکان مشارکت مستقیم و موثر در اداره این سرمایه گذاری ها را ندارد.
فرق دیگر علی دائی با رفسنجانی در این است که دائی به امریکا می رود و در خانه اش در دالاس استراحت می کند و لی رفسنجانی علیرغم اینکه بنا بر گزارشات جهانی مانند مجله فوربس جز ثروتمندترین های دنیا هست در حسرت دیدار امریکا از موضع یک مقام حکومتی هست.
سخنی هم با اصلاح طلبانی که خاک به چشم مردم می ریزند و دوره قبل رفسنجانی را عامل ضد اصلاحات می خواندند و اینک وی را عامل تقویت اصلاحات دارم .
.
در کشور ی که بنام خدا و پیغمبر حق مردم ناحق و خلق خدا به خودی و غیر خودی تقسیم می شوند و همه مقامات چندین سمت را در انحصارخود در اورده اند .
در کشوری که مرد م از حق مشارکت در تصمیم گیری ونظارت برمنابع مالی و زیرزمینی ونهادهای تصمیم گیری خرد و کلان محروم هستند بنابر این در چنین جمعیت اقلیتی می توان رفسنجانی را اصلاح طلب خواند
دوستان در بین دسته کورها ادم یک چشم جلو دار گروه خواهد بود . داستان رفسنجانی هم به همین مصداق هست.
در یک کشور دمکرات علی دائی فوتبالیست خواهد بود ولی رفسنجانی نمی تواند بالانرین مقامات کشوری را در انحصار خود قرار دهد.
www.kanoun-e-bayan.blogspot.com
www.politicofcanada.blogpspot.com
سعید سلطانپور
محمد قوچانی در مطلبی تشابهات رفسنجانی و دائی را نوشته بود و خواستار ان شده بود که رفسنجانی هم از پیروی کرده و باسیاست اجرائی خداحافظی کند و به نقش مربی گری ( سیاست ) رو بیاورد وی
. قوچانی چند نکته را فراموش کرده بود
1. علی دائی جزء اولین بازیکنانی بود که به آلمان برای بازی در بوندسلیگا رفت و راه رابرای بقیه بازیکنان ایرانی باز کرد وبدین ترتیب تحولی مثبت در فوتبال حرفه ای ایران پدید اوردو نوعی گفتگوی ورزشی را بین ملت ایران و آلمان تعمیق بخشید.
ولی رفسنجانی اولین رئیس جمهوری بود که ادم کش حرفه ای برای ترور به آلمان فرستاد و تحولی منفی در روابط با آلمان و اروپا بوجود اورد ( رستوران میکو نوس ) . و نوعی گفتگوی سازمان های امنیتی را تعمیق بخشید.
2. علی دائی با زدن دهها گل به تیم های حر یف غیر ایرانی باعث شادی ایرانیان وخیزش انان از جایشان شد و در کل مطرح شدن مثبت ایران شد
ولی رفسنجانی با دستورزدن صدها گلوله به ایرانیان مخالف باعث داغدار شدن خانواده ها و شکاف بین جامعه و سکوت انان شد و در نهایت نام ایران به طور منفی در جهان مطرح شد.
3.. علی دائی بنا بر گزارشات مختلف مورد تائید خامنه ای بود و به این دلیل از کاپیتانی تیم کنار ه گیر ی نمی کرد علیرغم اینکه ورزش دوستان خواستار خداحافظی وی بودند.
و لی رفسنجانی سالهاست که چنان حمایتی را نداردودوره قبل ریاست جمهوری هم خیلی اشکارجناح خامنه ای وی را از رسیدن به ریاست جمهوری با علم به دافعه وی در بین مردم در مقابل احمدی نژاد حذف کردند. وی هرچند محبور شد موفتا کوتاه بیاید ولی اخیرا دوباره در سیاست خارجی فعال شده است و از طرف اصلاح طلبان وابسته به عنوان ناجی ایران معرفی میشود.
4. علی دائی بنز دارد ولی بدون محافظ تردد می کند .
رفسنجانی اسکورتش حداقل 3 تا بنز ضد گلوله دارد و با دهها محافظ تردد می کند. علی دائی هزینه ای برای مردم ایران ندارد رفسنجانی سالانه میلیونها دلار هزینه وی از بودجه عمومی می شود.
ودرپایان علی دائی نباید به تاریخ و مردم ایران پاسخ بدهد زیرا مخالفانش را به زندان نینداخته است
ولی رفسنجانی بدلیل نقش موثرش در سرکوب دگر اندیشان در سال 60 ؛ ادامه جنگ که به نابودی منابع مادی و انسانی ایران و عراق انجامید ؛ نقش وی در قتل عام زندانیان سیاسی در سال 67 و ترویج خشونت و جنگ طلبی بایستی به تاریخ و مردم ایران پاسخ بدهد.یکی از دلایلی که رفسنجانی به شدت خواهان نزدیکی به آمریکا در دهه 70 بود افزایش سرمایه های نقدینه منسوب به خانواده وی نیاز به سرمایه گذاری در بازازهای بورس جهانی داردو تا حل نشدن اختلاف با امریکا رفسنجانی امکان مشارکت مستقیم و موثر در اداره این سرمایه گذاری ها را ندارد.
فرق دیگر علی دائی با رفسنجانی در این است که دائی به امریکا می رود و در خانه اش در دالاس استراحت می کند و لی رفسنجانی علیرغم اینکه بنا بر گزارشات جهانی مانند مجله فوربس جز ثروتمندترین های دنیا هست در حسرت دیدار امریکا از موضع یک مقام حکومتی هست.
سخنی هم با اصلاح طلبانی که خاک به چشم مردم می ریزند و دوره قبل رفسنجانی را عامل ضد اصلاحات می خواندند و اینک وی را عامل تقویت اصلاحات دارم .
.
در کشور ی که بنام خدا و پیغمبر حق مردم ناحق و خلق خدا به خودی و غیر خودی تقسیم می شوند و همه مقامات چندین سمت را در انحصارخود در اورده اند .
در کشوری که مرد م از حق مشارکت در تصمیم گیری ونظارت برمنابع مالی و زیرزمینی ونهادهای تصمیم گیری خرد و کلان محروم هستند بنابر این در چنین جمعیت اقلیتی می توان رفسنجانی را اصلاح طلب خواند
دوستان در بین دسته کورها ادم یک چشم جلو دار گروه خواهد بود . داستان رفسنجانی هم به همین مصداق هست.
در یک کشور دمکرات علی دائی فوتبالیست خواهد بود ولی رفسنجانی نمی تواند بالانرین مقامات کشوری را در انحصار خود قرار دهد.
www.kanoun-e-bayan.blogspot.com
www.politicofcanada.blogpspot.com
0 Comments:
Post a Comment
<< Home