هاله نور در حوزه رهبری و وظیفه روشنگری ما

هاله نور در حوزه رهبری و وظیفه روشنگری ما


سعید سلطانپور

از محمد رضا شاه روایت شده است که در راهپیمائی میلیونی تاسوعای 57 در هلی کوپتری مردم را که شعار مرگ بر شاه می دادند را مشاهده کرده بود و بعد از آن کاملا روحیه خود را باخت . دیدیم که محمد رضا شاه علیرغم تحلیل درستش درمورد ایران و ایرانستان شدن ( صرف نظر از مقوله حق و باطل )با توصیه ژنرال هایزر از ایران خارج شد . در حقیقت توهم شاه از میزان محبوبیت خود ش در میان مردم بدلیل وجود بله قربانهای درباری باعث شد که تاریخ ایران و خاورمیانه و جهان تغییر کند ( اثرات منفی و مثبت آنرا در این مقوله نمی گنجد ) . شاه سالها بود که با مردم عادی فرصت گفتگو پیدا نکرده بود . به شاه تلقین شده بود که نظر کرده هست و نابغه ای است که ایران را یک تنه به سمت تمدن بزرگ می برد .

شاه معتقد بود که کمر بسته امام رضا هست . و به این ترتیب هر ساله به حرم امام رضا ( ع) می رفت و زیارت می کرد . من فکر نمی کنم شاه قصدش فریب مردم بود و واقعا به این داستان باور داشت .

در دوران امروز هم رییس جمهوری هم مانند احمدی نژاد داریم که منتصب شورای نگبهان است و همه جا هاله نور می بیند و امام زمان را د رهمه جا می بینید . از دانشگاه کلمبیا تا اداره ایران که سو مدیریت آن رسوای عالم شده است . من فکر می کنم احمدی نژاد به این موضوع باور دارد و بر خلاف برخی از این هاله و امام زمان قصد فریب مردم و کاسبی ندارد . احمدی نژاد هم خیال می کند از امام زمان الهام می گیرد و لذا با انحصار گری نیروهای وفادار به خودش را سر کار ها گذاشته است و با سو مدیریتی کشور را عقب تر برده است.

هر روز که می گذرد احمدی نژاد متوجه می شود که مشکلات معیشتی مردم افزایش و میزان محبوبیت وی کاهش می یابد زیرا اگر قرار بود که پیامبران می توانستند مشکلات مردم دنیا را یک تنه حل کنند که دیگر اختلافی حداقل د رمورد برداشتهای مختلف از یک دین و مذهب نبود . جهان محل بهتری برای زندگی برای همه دنیا بود . ولی از آنجا که رسانه های آزاد در کشور وجود ندارند و کسی را یارای پرسش بدون نگرانی از عواقب آن نبود الان هم مردم ایران وضعیت بهتری از منظر سیاسی در جامعه جهانی داشتند وهم از نظر اقتصادی مشکلات کمی تر تا به ایمان بهتر به عبادت خدا ی یگانه بپردازند . زیرا شکی نیست که به گفته رسول خدا از هردری که فقر وارد می شود از دردیگر ایمان خارج می شود . . فراموش نکنیم که بر اساس روایت شیعه یاران امام زمان 313 سیزده نفر هستند . بنابر این بهتر است احمدی نژاد وارد این قضیه نشود زیرا تکلیف بسیاری از مقامات جمهوری اسلامی با امام زمان روشن می شود . چیزی در حدود 50 هزار طلبه و آخوند درایران هست . حوزه نجف را هم به آن اضافه کنید .

بر خلاف مدل شاهی و حزب اللهی توهم و هاله نور، نمونه دیگر این در مجاهدین و رجوی هست که خودش را بنوعی امام زمان زمان حال میداند . رجوی با سو استفاده از فرهنگ غیبت امام زمان که جزئی از فرهنگ رایج مردم ایران و شیعیان است با غیبت 5 ساله خود تلاش کرده است به عدم پاسخگوئی به هزاران سوال اساسی از یکسو و فریب هواد اران قشری خود برای انتظار ظهور یک باره رجوی به عنوان ناجی ملت و دین اسلام ادامه دهد . هوادارانی که ظهور رجوی باعث نجات آنان از سر درگمی و بحران هویت فعلی خواهد بود .
.
درنوع رجوی گونه ، توهم و هاله نور ، رهبری به آنچه که می گوید باور قلبی ندارد و لی برای ادامه سو استفاده از اعضا و هواداران خود دامن زدن به توهم را ضروری می دانند .

ادامه این توهمات و بزرگ نمائی که در مواقعی هم پوشش مذهبی بخود می گیرد مانند تبریک به مناسبت تولد حضرت فاطمه که در آن حضرت "فاطمه همطراز عقیدتی علی "خوانده می شود که مجاهدین تلاش می کنند به بنوعی داستان همطرازی مسعود و مریم را که با هزار من سریش هم آنرا نمی توان به هم چسباند را به هواداران خود القا کند . علی و فاطمه دو عنصر مردمی ، .وجدان جامعه بشری و نمونه اخلاق و از فسادهای مالی و سیاسی مبر ا کجا ؟ و مریم و مسعود رجوی دو عنصر فاسد زور مدار زرپرست و فاسد الاخلاق سیاسی کجا ؟

مجاهدین ازآنجا که در حصار فکری و خبری بسر میبرند . آنقدر این برزگنمائی و توهم را برای خود تکرار کرده اند که به باور رسیده اند . نمونه اخیرآن که اخرین نمونه هم نخواهد بود را بررسی می کنیم تا میزان توهم و خود فریبی این جماعت مشخص شود .

3 میلیون شیعه عراقی هم ا زمجاهدین حمایت کردند.
به همین مناسبت امروز دوباره جشن و سرور در اشرف برگزار شده بود

رجوی ریئس جمهور منتخب 20 ساله همسرش همانقدر د رتوهم هاله نور است که رئیس جمهور منتخب شورای نگهبان، احمدی نژاد با این فرق اساسی که احمدی نژاد فساد مالی ندارد د ر حالیکه رجوی تا استخوان در فساد مالی غرق است . از آنجا که در فرهنگ " ترویج هاله نور" رجوی کار نشد ندارد سوال هم جواب ندارد .
. ما خودمان باید به این معادله پاسخ بیابیم .


جمعیت کل عراق 28 میلیون نفر هست .
افراد بین 15 تا 65 سال 16 میلیون نفر هستند .
یعنی از این 16 میلیون رای دهند ه 11 میلیون می ماند که 8 میلیون آن از مجاهدین حمایت می کنند.
قبلا 5 میلیون سنی از مجاهدین حمایت کرد ه بودند حالا هم 3 میلیون شیعه می شود 8 میلیون نفر دارای رای .

در انتخابات 2005 تعداد 14662639 واجدشرایط رای دادن بودند که از این عده 8550571 نفر یعنی 58% دررای گیری شرکت کردند .(1)

الف :در انتخابات 4 میلیون معادل 48% رای دهندگان به ائتلاف عراق متحد رای دادند که شامل مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق – آخوند حکیم و حزب الدعوه – ابراهیم جعفری که بعدا زیر فشار آمریکا جایش را به نور ی مالکی داد.
مجاهدین هم از اینکه این گروه را وابسته به جمهوری اسلامی بدانند ابائی ندارند. بنابر این این جریان نمی توانند حامیان رجوی باشند
هوادران این جریان دشمن صدام و رجوی بدلیل حضور در عراق و همکاری با صدام حسین هستند. صدام در سرکوب شیعیان و اخراجهای چند صد هزار نفری شیعیان توسط صدام در زمان شاه و خمینی از کوچکترین جنایتی و نقض حقوق شهروندان عراقی که تنها جرمشان تولد در ایران بود کوتاهی نکرد .
.
ب: جناح ایاد علاوی د رحدود 1168943 رای آورد ( 13 % ) که در مخالفت با جمهوری اسلامی قرار دارد و مجاهدین از وی حمایت می کنند ولی هنوز ایاد علوی از مجاهدین حمایتی نکرده است . یعنی حمایت یکطرفه و از سر ناچاری هست .
ج: گروه کردها 2175551 رای ) 25 % رای آورد . 15تا 20% مرد م عراق کرد هستند که بخاطر همکاری رجوی با صدام در سرکوب کردها در 1991 به خون رجوی و مجاهدین تشنه هستند یعنی رقمی برابر 5تا 5.5 میلیون .
ایت الله سیستانی هم که مرجع تقلید اصلی شیعیان عراق هست رجوی و مجاهدین را به رسمیت نمی شناسد .

البته رجوی خودش و یا زنش می توانند هر ادعائی که می خواهند بکنند . مجاهدین دچار بحران جدی هستند زیرا اگر با این ارقام که نمی تواند واقعیت داشته باشد و حمایت های مورد ادعائی عراقی ها از آنان
مجاهدین با این حمایت می توانند در عراق در امورسیاسی آن شرکت کنند البته در آنجا هم یک مشکل جدی دارند

افرادی که در حزب بعث عضو بود ه اند از شرکت د رانتخابات منع شده اند.

در ایران هم گروه رجوی امکان ادامه بقا ی سیاسی ندارند زیرا حتی یک جریان مستقل و ملی ایرانی کوچک و یا مردم ایران از آنها نه تنها حمایت نمی کنند بلکه بخاطر همکاری رجوی و جریان وی با صدام حسین و خدمتی که در جنگ به صدام که باعث تقویت جمهوری اسلامی شد و نیز نقش رجوی در افزایش چرخه خشونت بین حاکمیت و رجوی تشنه قدرت ؛ مورد نفرت مردم ایران می باشند .
اعتبار آنان در داخل کشور حتی به اندازه تلویزیونهای لس آنجلسی نیست که هر از گاهی با اعلام خبری چند صد نفری را به پارک ملت می کشانند . نمونه اخیر آن اعلام حمایت از عباس پالیز دار بود که بجای احمدی نژاد دست به افشاگری جناح مخالف خود زد ه بود و سر و صدای وسیعی بپا کرد ، . این د رحالی است که مریم رجوی پی درپی در حا ل درود فرستادن به دانشجویان و کارگران هست و لی دریغ از اینکه یک بار نامی از مجاهدین در این اعتراضات مردمی برده شود .

وظیفه ما ست که با قلم به توهم زدائی بپردازیم و به این ها بگوییم که حرفهایتان را و سیاست هایتان را زمینی کنید و به سوالات مردم پاسخ بدهید . مشکلات معیشتی مردم را حل کنید .
در مورد رجوی هم باید گفت اگر برای مردم عراق مبارزه می کنید که اسم تان را عوض کنید . اگر مردم عراق شما را پذیرفتند که بعید است ، خوشا بحال مردم ایرا ن که یک مدعی قدرت پرست کمتر برای عراقی ها مبارزه کنید و مرد م ایران را رها کنید .
ولی اگر برای مردم ایران مبارزه می کنید دوران کلاهبرداری و حقه بازی سیاسی بپایان رسیده است باید از وطن فروشی و خیانت به مردم ایران دست بردارید و به صف مردم بازگردید. شرط اولیه آن هم برگزاری انتخابات آزاد در مجاهدین و احترام به حقوق بشردر تشکیلات می باشد .




Population: 28,221,181 (July 2008 est.)
Age
structure: 0-14 years: 39.2% (male 5,613,420/female 5,438,770)
15-64 years: 57.9% (male 8,270,573/female 8,057,423)
65 years and over: 3% (male 396,751/female 444,244) (2008 est.)


1.. http://www.ipu.org/parline-e/reports/arc/2151_05.htm